امسال متولی دیدار اصحاب رسانه با سیدمحمد خاتمی به مناسبت روز خبرنگار، کارگروه رسانهای جبهه اصلاح طلبان ایران اسلامی بود و جمعی از خبرنگاران و روزنامهنگاران، نظرات و انتقادات خود را با رئیس جمهوری اسبق ایران در میان گذاشتند.
سیدمحمد خاتمی پس از شنیدن نقطه نظرات خبرنگاران و روزنامهنگاران در فضایی صمیمانه و خودمان،ی به برخی دغدغه های آنها پاسخ داد و گفت: روز خبرنگار را گرامی میداریم و یاد میکنیم از شهید صارمی که قربانی خشونت و جهل مقدس شد و بزرگ میداریم یاد و نام همه شهیدان عرصه اطلاع رسانی و اصحاب قلم و اندیشه و کسانی که در این حرفه مورد بیمهری قرار گرفتهاند.
وی بیان کرد: انسان موجودی است اجتماعی یا بگویید مدنی؛ یعنی وجود ویژه انسانی در متن جامعه تحقق مییابد و بسط پیدا میکند و ارتباطات در حوزه حیات اجتماعی نقش مهم و حیاتی دارد و به تعبیری میتوان گفت وجود آدمی و آدمیت به آن وابسته است. ارتباطات در حوزه های مختلف و در گونههای مختلف وجود دارد. در عرصه اقتصاد، سیاست، فرهنگ و همه عرصههای وجود اجتماعی انسان. در این میان، نوعی از ارتباطات اهمیت ویژه دارد و آن ارتباطات در ساحت مبادله اطلاعات است که در واقع پایه و اساس آگاهی انسان و نیز ارتقاء وجودی او و احیانا گمراهی اوست؛ آگاهی اگر نگوییم عین وجود آدمی، دست کم یکی از بارزترین وجوه این وجود است.
جان چه باشد جز خبر در آزمون
هر که را افزون خبر جانش فزون
البته چنانکه اشاره شد اطلاعات غلط و القائات نادرست جان آدمیان را به انحراف و سقوط می کشاند.
خاتمی توضیح داد: کتاب، روزنامه، رادیو، تلویزیون، سینما، تئاتر و امروز دنیای مجازی، همه وسائط ارتباط جمعیاند و مورد اخیر که غیرقابل مهار و کنترل است (فعلا)، چه تحول بزرگی در زندگی انسانی ایجاد کرده است و خدا میداند که فردا چه خواهد شد. فنآوری و تکنولوژی، جهان و عالم آدمی را دگرگون کرده است و تحول روزبهروز افزاینده فن آوری اطلاعات و ارتباطات به این دگرگونی عمق و پیچیدگی و شتاب بیشتری بخشیده است. جهت دیگری نیز هست که اطلاعات و ارتباطات را دارای موقعیت و اهمیت ویژه میکند و آن جهت اینکه جامعه بشری از وضع بسته و محدود گذشته به موقعیت جدیدی رسیده است. امروز همه جا سخن از دولت-ملت است و جایگاه مردم در صحنه حیات اجتماعی با گذشته فرق کرده است. امروز با پدیده جدیدی روبرو هستیم به نام "شهروند" و با انسانی که صاحب حق است؛ حقی که متعلق به همه مردم است و حکومتها یا حاکمان دیروز که صاحب اختیار و حق مطلق بودند، امروز صاحب حد هستند. جای ارباب و رعیت عوض شده و مردم اربابند و حکومت در نهایت کارگزار و نماینده مردم.
وی گفت: دست کم در عالم نظر از حاکمان همه کاره و فرمانروای مطلق و مردم هیچ کاره و فرمانبردار مطلق خبری نیست؛ گرچه ناچارند که دم از مردم و حقوق مردم بزنند و خود را نماینده مردم معرفی کنند. امروز نظامهای مردمسالار به جای نظامهای استبدادی دیروز مطلوب عام و خاص شدهاند و در شرق و غرب عالم همگان پذیرفتهاند که نظم مطلوب نظمی است که صاحبان اصلی قدرت و حق، مردماند و در جای دیگر این تحول عظیم را من مشیت حضرت پروردگار دانستهام که آدمها لااقل در مقام نظر به این رشد و پیشرفت عظیم برسند.
خاتمی بیان کرد: امروز آزادی یک اصل پذیرفته شده است و کم کم در کنار آزادی، "عدالت" نیز که مطلوب همیشه بشر بوده، جای خود را باز کرده است. در چنین فضای تحول یافتهای، انتقال آزاد اطلاعات که از حقوق مسلم و اصلی جوامع و افراد شناخته شده است، اهمیت بسیار دارد و جایگاه واسطه این انتقال، یعنی رسانه یا Media نیز مسلم است.
وی ادامه داد: از این نکته حساس غافل نشویم که حکومتها بخصوص حکومتهای جبار و خودکامه تلاش عظیم و سرمایهگذاری فراوان میکنند تا بتوانند وسایط ارتباط جمعی را در اختیار بگیرند و در عرصه ارتباطات از امکانات بیشتر و اثرگذارتری نسبت به رقبا برخوردار باشند. گمان نکنید که این وضع ناگوار را فقط در جوامعی که حکومتهای عقب افتاده خودکامه و نظامهای غیرمردمی دارند، میبینید. در عرصه بینالمللی نیز این واقعیت تلخ وجود دارد. درست است که در دنیای امروز شاهد وجود نظامها و قدرتهایی هستیم که در درون مجبور شدهاند یا شرایطشان به گونهای بوده است که پذیرفتهاند مردم سالار باشند، ولی در عرصه بینالمللی چنین نیست. استعمار در صورت قدیمش -جهان دو قطبی و تقسیم عالم میان دو قدرت محوری و تبدیل دیگر قدرتها به همراهان و هم پیمانان یا وابستگان و اقمار در مرحله بعدی- نوعی اقتدارگرایی و تمامیت خواهی در عرصه بین المللی را پدید آورده است.
خاتمی گفت: به هرحال جهان از یک سو گرفتار حکومتهای خودکامه غیرپاسخگو به مردم و بیاعتنا به حقوق آنان و حتی پایمال کننده آن حقوق است و از سوی دیگر گرفتاری قدرتهایی که اگر نه به ظاهر نسبت به ملت و مردم خود، ولی نسبت به ملتهای مظلوم که نوعا هم دچار فقر و عقب ماندگی هستند، همین رویکرد را دارند. در چنین عرصهای در اختیار گرفتن وسائط ارتباط جمعی و جلوگیری از شگلگیری آگاهی درست در جوامع و دستکاری در اطلاعات و القاء مطالب مورد دلخواه به مخاطبان از سوی قدرتهای جبار داخلی و قدرتهای بینالمللی خطر بزرگی است که بشریت با آن مواجه است. گرچه پیدایش فضای مجازی تا حد زیادی از میزان این انحصار و خطر کاسته است، ولی خود دنیای مجازی مشکلات و مسایل خاص خود را دارد.
وی افزود: اگر بتوان دنیای مجازی را با ساز و کارهای غیر دیکتاتورمآبانه و با جهات انسانی و مردمی به صورتی درآورد که در آن اخلاق و مصالح نوع بشر مراعات شود و قدرت انتخاب و اختیار مخاطب از بین نرود، نعمت بزرگ دنیای مجازی بسیار بزرگتر هم خواهد شد، ولی این نه کار حکومتها و سیاستمداران، که کار متفکران و مصلحان در رسیدن به یک اجماع معقول است.
خاتمی به دنیای درون رسانهها اشاره و بیان کرد: به درون خودمان برگردیم. امروز جنگ روانی رسانهای سهمگینی -که مکمل جنگ سیاسی و اقتصادی (و خدایی ناکرده نظامی)است- علیه ایران درگرفته است و متاسفانه وضع رسانه در درون کشور ما هم چندان مطلوب نیست. از یکسو دشمنان بیرونی ما و ایادی و مزدوران یا فریفتهشدگان آنها از همه سو بسیج شدهاند تا مردم را مأیوس و در جامعه گسست ایجاد کنند و از جمله فاصله میان حاکمیت و ملت را -که بخشی از آن در اثر سیاستها، رویکردها و بی تدبیریها یا بدتدبیریها است- بیشتر و بیشتر کنند. از سوی دیگر رفتارها و رویکردهایی در درون میبینیم که به جای اندیشیدن به منافع عمومی و مصالح ملی و ارتقاء توان اقتصادی و بهبود وضع معیشت مردم و استحکام جایگاه ملت، میکوشند تا جریانها و رویکردها و نظرهایی که با نظر و رویکرد کسانی که قدرت دارند و مسؤولیت ندارند اختلاف دارد را از صحنه خارج کنند و با اتهامهای گوناگون و فشارهای همه جانبه همه چیز را در انحصار خود داشته باشند.
رئیس جمهوری اسبق ایران بیان کرد: این در خور توجه و باعث عبرت است که هر دو جریان بیرونی و درونی، جریان اصلاحطلبی را هدف اصلی خود قرار داده است! چرا که براندازان، اصلاح طلبی را مانع خیانت خود میدانند و دیگران نیز اصلاحطلبی را نه رقیب شریف که موی دماغ خود به حساب میآورند و در این میان مردماند که بیشترین هزینه را میپردازند و کمترین بهرهمندی را دارند. در حالی که مردم و به نظرم همه جریانها در آنجا که پای انقلاب و مصالح ملی و امنیت و تمامیت ارضی و عزت کشور در میان باشد با همه وجود در صحنهاند.
خاتمی گفت: همه جریانها از جمله ناراضیان و منتقدان نیز اصل انقلاب و سربلندی کشور و البته برخورداری و امنیت مردم را پاس میدارند. مثلا در برابر فضایی که سردمداران گزافهگو و بدعهد آمریکا علیه ایران ایجاد کردهاند جز اندکی از دشمنان ایران و عزت ایرانی همگی ایستادهاند. وقتی پهپاد متجاور آمریکا توسط حافظان نظم و ثبات و امنیت ایران که بحمدالله صاحب فنآوری پیشرفته نیز شده اند سرنگون میشود، از سوی همه جناحها و جریانها مورد حمایت قرار میگیرد؛ ملت ما در عین صلح طلبی در برابر تجاوز و توهین یکصدا و یکدل است و در شگفتم که چرا به این بیداری و هوشیاری ارج نهاده نمیشود و چرا از این سرمایه بینظیر ملی که پایه ثبات و مقاومت و پیشرفت کشور و حفظ اصل نظام است، بهرهگیری نمیشود؟ چرا فضا برای همه جریانها باز نمیشود و چرا زمینه وحدت ملی اعم از نیروهای منتقد و غیرمنتقد فراهم نمیآید، بلکه فشارها بر جریانها زیادتر میشود!
وی در ادامه مثالی زد و گفت: طبق قانون اساسی فعالیتهای سیاسی و رسانهای بخاطر حساسیتی که دارد و به جهت جلوگیری از سوءاستفاده قدرت از امکانات، از حاشیه امنتری نسبت به سایر فعالیتها برخوردار است و برای اتهامها (و حتی جرمهایی) که در این دو عرصه پدید میآید، سازوکار خاصی در رسیدگی و برخورد درنظر گفته شده است. دادگاه صالحه با حضور هیأت منصفه -که متأسفانه از این اصل قانون اساسی تخلف میشود- حال بگذریم از اینکه اظهارنظر یا نقد و حتی اعتراض اگر مسلحانه و براندازانه نباشد، اصلا جرم نیست. بر فرض هم که جرم باشد، باید طبق روالی با آن برخورد شود که قانون اساسی معین کرده است.
خاتمی افزود: حال اگر ببینیم از سوی برخی مقامهای مسؤول و نیز دیگران گفته میشود که اصلا ما در ایران کسی که متهم به اتهام سیاسی یا مطبوعاتی و رسانهای باشد، نداریم و همه چیز را تحت عنوان اتهام و جرم امنیتی و نظایر آن به حساب میآورند، یعنی اصلا صورت مسأله را پاک میکنند تاسف آور نیست؟
وی تاکید کرد: من در شگفتم که چرا دولتی که برای استیفای حقوق ملت روی کار آمده و مجلسی که داعیه دفاع از ملت و حقوق اساسی آنرا دارد -دست کم اصلاح طلبانی که به مجلس راه یافتهاند- چرا اینها فریاد نمیزنند و چرا اقدام نمیکنند؟! چرا اخطار قانون اساسی داده نمیشود؟ چرا اقدامهای قانونی که از اختیارات قانونگذاران است، استفاده نمیشود؟
خاتمی گفت: به نظرم دولت و مجلس محترم همانگونه که در مورد کارها و اقدامهای خوبی که کردهاند و متاسفانه کمتر به مردم گزارش شده، درخور تقدیرند، نسبت به کمکاریها، خلف وعدهها و کاستیها نیز باید به مردم گزارش دهند و مردم حق بازخواست دارند.
وی در پایان گفت: از خدا میخواهم که همه ما را در شناخت وظایف و اقدام در جهت انجام آن و نیز نسبت به این مردم خوب و ادای دین نسبت به ایشان و کاستن از رنجها و مشکلاتشان و نیز در مقاومت هوشیارانه و مدبرانه در برابر توطئهها و بدخواهیهای دشمنان ایران و انقلاب موفق بدارد.
در آغاز این دیدار فاطمه راکعی، مسؤول کارگروه رسانهای جبهه اصلاح طلبان ایران اسلامی گزارشی از فرآیند شکلگیری این کارگروه و اهداف و وظایف آن ارائه کرد.
وی با اشاره به اهمیت استراتژیک این کارگروه در وضعیت کنونی کشور و در آستانه انتخابات، از تشکیل شورای مشورتی متشکل از صاحبنظران حوزه رسانه در این کارگروه خبر داد و گفت: تلاش در راستای همسویی و همگرایی و پرهیز از چنددستگی در میان اصلاح طلبان، تلاش برای جلب اعتماد عمومی برای همراهی با رویکرد اصلاح طلبی، تلاش برای بازگرداندن نشاط و امید به مردم و جلب اعتماد دوباره مردم به صندوق های رای، انعکاس به موقع، سریع و شفاف رویکردهای و تصمیمات جبهه اصلاح طلبان و کارگروه های آن، انعکاس ایده ها و دیدگاه های صاحبنظران و فعالان حوزه سیاسی و ایجاد امکان گفت وگو و مفاهمه با شخصیتهای اهل تعامل در سایر جناحهای سیاسی در راستای منافع مشترک ملی، انعکاس رویدادها علیه و له رویکرد اصلاحات از جمله اهداف این کارگروه است.
راکعی همچنین خبر داد که به زودی منشور رسانهای جبهه اصلاح طلبان و رویکرد رسانهای آن در امر انتخابات تدوین و منتشر خواهد شد.
آذر منصوری نیز در این دیدار با اشاره به انتخابات سخت پیش رو بیان کرد: به عنوان کسانی که تلاش میکنیم نهادهای انتخابی بتوانند جایگاه خود را حفظ کنند و این جایگاه ارتقا پیدا کند، همه خبرنگاران و روزنامه نگاران جریان اصلاحات را عضوی از این کارگروه میدانم تا جریان اصلاحات بتواند از توان رسانهای خود بهره ببرد.
منصوری در ادامه گزارشی از تشکیل کارگروههای شورای عالی سیاستگذاری و نقش آنها ارائه کرد و گفت: مجموعه تلاش ما این است که در انتخابات پیش رو به یک تصمیم جمعی برسیم.
در این دیدار تنی چند از روزنامهنگاران و خبرنگاران به بیان انتقادها و نظرات و دیدگاههای خود از جمله ضرورت آغاز اصلاحات از درون خود این جریان و همین کارگروه رسانه برای پیشگیری از افراطی شدن فضای سیاسی کشور، بیدلیل بودن ادامه ممنوع التصویری سیدمحمدخاتمی و نقش سوءمدیریت مدیران جراید در این مساله، بیتوجهی جریان اصلاحات به وضعیت معیشتی و امنیت شغلی خبرنگاران، راهبری جریان اصلاحات از سوی سیدمحمد خاتمی به جای ورود زودهنگام به بحث انتخابات، دوران مرگ روزنامه نگاری و تغییر سوالات جامعه درباره انتخابات پرداختند.
نظر شما